هر کس به اندازه توانش
منشوهرمو لخت تو خونه با دختر دیدم که حامله بود
انقدر میزد بالقد تو کمرم و دلم که سقط بشه
لباسامو پاره میکرد میخواست لخت بندازتم بیرون
شبانه انداختتمبیرون
انواع بی حرمتیا به خانوادم
با کلی دختر
خوشگذرونی
رفیق بازی
چاقو زیر گلوم هم گذاشته
کتک طوری خوردم که از چشام خون میومد
خیییلی هست
خیلی