خانومایی که با بچه طلاق گرفتن میشه بیاین

مدیر استارتر

عضویت: 1398/01/24

تعداد پست: 1111

بچه هاتون چند سالشونه؟ منم تو فکر طلاقم فعلا جدا از هم زندگی میکنبم یه پسر ۳ ساله داریم که پیش خودم ...

عزیزم شما خودت چندسالته

دوتا دختردارم یکیش سه سالشه یکیش ۱ سال و نه ماه

واقعا دیگه نمیتونم خیلی اذیتم میکنه

شما دلیل جداییتون چیه

1400/06/16

|

12:50

عضویت: 1400/03/23

تعداد پست: 10585

عزیزم شما خودت چندسالته دوتا دختردارم یکیش سه سالشه یکیش ۱ سال و نه ماه واقعا دیگه نمیتونم خیلی اذ ...

من ۳۴ سالمه

خیانت کرده

شما چند سالتونه؟

خیلی سخته که بچه هاتون خیلی کوچیک هستن😔

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ... ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…

1400/06/16

|

12:52

مدیر استارتر

عضویت: 1398/01/24

تعداد پست: 1111

من ۳۴ سالمه خیانت کرده شما چند سالتونه؟ خیلی سخته که بچه هاتون خیلی کوچیک هستن😔

من ۲۱ سالمه😪

اره ولی خب میگم بدون پدر یا مادر بزرگ بشن خیلی بهتر از اینکه که همیشه شاهد دعوای ما و کتک کاری هامون باشن

1400/06/16

|

12:54

1 نفر لایک کرده اند ...

عضویت: 1400/03/23

تعداد پست: 10585

من ۲۱ سالمه😪 اره ولی خب میگم بدون پدر یا مادر بزرگ بشن خیلی بهتر از اینکه که همیشه شاهد دعوای ما و ...

خانوادت حمایتت میکنن؟؟؟

مشکل شوهرت چیه مگه؟چند سالشه؟

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ... ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…

1400/06/16

|

12:57

مدیر استارتر

عضویت: 1398/01/24

تعداد پست: 1111

خانوادت حمایتت میکنن؟؟؟ مشکل شوهرت چیه مگه؟چند سالشه؟

اره مشکلی ندارن

۳۳ سالشه

رفیق بازه خیلی زیااااد الکل مصرف میکنه دست بزن داره خرجی نمیده زورگوئه

رفیق بازی که میگم اگه بدونی چیه جون من و میزاره پای اونا

1400/06/16

|

12:59

عضویت: 1400/03/23

تعداد پست: 10585

اره مشکلی ندارن ۳۳ سالشه رفیق بازه خیلی زیااااد الکل مصرف میکنه دست بزن داره خرجی نمید ...

اختلاف سنی تون هم که خیلی زیاده

مشاوره رفتید؟

برای حضانت و مهریه تصمیم گرفتید؟

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ... ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…

1400/06/16

|

13:04

مدیر استارتر

عضویت: 1398/01/24

تعداد پست: 1111

اختلاف سنی تون هم که خیلی زیاده مشاوره رفتید؟ برای حضانت و مهریه تصمیم گرفتید؟

فعلا حرفی از طلاق بهش نزدم خودم تو فکرشم

نه مشاوره نمیاد

حضانت نمیدونم ولی مهریه میخوام

1400/06/16

|

13:07

1 نفر لایک کرده اند ...

عضویت: 1400/03/23

تعداد پست: 10585

فعلا حرفی از طلاق بهش نزدم خودم تو فکرشم نه مشاوره نمیاد حضانت نمیدونم ولی مهریه میخوام

ایشالله هرچی مصلحته پیش بیاد

فقط قبل از اینکه اقدام کنید برای طلاق حتما چند جلسه مشاوره درست و حسابی برید

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ... ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…

1400/06/16

|

13:09