اگه فکر میکنی زشتی امضامو بخون•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•° °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• حتما تا حالا شنیدی که خدا زیباست و زیبایی رو دوست داره، وقتی خدا زیبایی رو دوست داره پس چطوری تو رو زشت خلق کرده؟ از نظر خدا تو زیبایی، اونقدر زیبا که تو رو به زمین فرستاده تا بقیه از این زیبایی بهره مند بشن(っ.❛ ᴗ ❛.)っ مگه تو یا آدمای اطرافت از خدا بالا ترین که درباره ظاهرت نظر منفی میدین◉‿◉؟
شاید اگر سعدی مردم این زمانه را میدید،اینگونه می سرود. بنی آدم ابزار یکدیگرند ،گهی پیچ ومهره،گهی واشرند، یکی دیگران راکند نردبان، یکی میکشد بار نامردمان، یکی اره تا نان مردم برد، یکی تیغ تاخون مردم خورد، یکی چون قلم خون دل میخورد، یکی خنجر است وشکم می درد، چوعضوی به درد آورد روزگار، دگر عضوها درپی کسب و کار، خلاصه پر از نفرت وکین و آز، یکی همچو کرکس یکی چون گراز، تو کز محنت دیگران بی غمی، دراین عصر نامت نهند آدمی
بچه که بودم توت فرنگی خیلی دوست داشتم واسه همین یه شب توت فرنگیامو با خودم بردم تو تخت که پیش خودم بخوابن ولی صبح بیدار شدم و دیدم توت فرنگی هام له شدن.اون موقع بود که فهمیدم اونی که دوسش دارم رو نباید ببرم تو تخت خوابم چون خراب میشه.یه آبرنگ خوشگل هم خریده بودم. یه روز بردمش مدرسه که به دوستام نشونش بدم ولی وقتی برگشتم خونه دیدم آبرنگم تو کیفم نیست و هیچ وقت نفهمیدم کی برش داشته.اون موقع بود که فهمیدم اونی که دوسش دارم رو نباید به کسی نشونش بدم چون ممکنه ازم بدزدنش بدون اینکه بفهمم کی این کارو کرده.یه کاسه خوشگل داشتم اونم افتاد شکست...چند روز پیش یه کاسه پر توت فرنگی بهم دادن که روش رنگ های آبرنگ بچگیم بود اما نگرفتمش! نخواستم مال من شه که نگران از دست دادنش شم.من انصراف دادم همیشه از دوست داشتن چون هیچ وقت نفهمیدم اونی که دوسش دارم رو چجوری باید نگه دارم...🖤