2777
2789

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

ازدواج در صورتی خوبه که شما به خودسازی رسیده باشید 

و هر دو طرف اهل خودسازی باشید 

در هر سن که باشید اگه اهل خودسازی و خودشناسی باشین بله عالیه 

در غیر این صورت تمرکزت رو بزار روی خودسازی تا به وقتش..

...من یک دختر ۱۷ ساله ام☀️. دیگه ۱۷ سالم نیست ۱۹ سالمه زود بزرگ شدیم نه؟ دختری از تبار خورشید☀️همانندخورشید میدرخشم ☀️و همانند خورشید خونگرم☀️عاشقانه دوستتون دارم❤❤😍یک دختر آذرماهی شیطون بلا😛سرآشپز متوسط ولی به زودی حرفه ای میشم😊👩‍🍳نویسنده ✏📚 عاشق شعرخوانی 🎶 و شعر سرودن📯 خیاط✂️ عشقِ مدیتشین 🧘‍♀️ نقاش 🖌 عاشق عکاسی📸 یه دختر ماجراجو و کنجکاو💃اهل ورزش 🏋️‍♀️عاشق اسب سواری🏇تا به الان ۱۰ بار سوار شدم😃😂حامی کودکان کار💛بیاید دست به دست یک دیگه بدیم که هیچ کودک کاری تو دنیا نباشه اونا محکوم به اینگونه زندگی کردن نیستن❤ بشدت اهل معاشرت و اجتماعی🤪😙 هر سوالی داشتی با حوصله جواب میدم😊 بدی کنی با خوبی جواب میدم. خوبی کنی دو برابر خوبی می بینی☺️💛 عاشق خدا و اهل بیت .. عاشق امام رضا..عاشق امام زمان... 🌈عاشق پیشرفت 🌟دختری با پشتکار قوی🌝 درسخون ♥️ یه دونده ی حرفه ای هستم که بابتش ۲ تا مدال طلا دارم😂🤪 و در آخر هذا من فضل ربّی💚هرچه دارم از خداست....من مجنون علی اکبرم .. میشه برای ظهور آقا امام زمان یه صلوات بفرستی سپاسگزارم❤🍃

۱۹سالمه 

نامزدم

عاشقش بودم و هستم

به اندازه خودم جوونی کردم و حالام دانشجوام 

ولی پشیمونم

میگم کاش سنم‌ببشتر بود بعد..

کاش تجربه های بیشتری کسب میکردم

کاش وقته بیشتری با دوستام میگذروندم

و کاش .....و کاششش........کاشش.....

کلا ازدواج هندونه دربسته س...سن بیشتر جنبه پذیرش خیلی چیزارو بهتر داره..زیر ۱۸ هم که قانونی نیست بنظرم

از دیگران شکایت نمی‌کنم..بلکه خودم را تغییر می‌دهمچرا که کفش پوشیدن راحت‌تر از فرش کردن دنیاست.

عزیزم‌حتی اگر بهترین کیس رو هم داری زیر ۲۳ ازدواج نکن 

،،،اشتباهه واقعا

سن پایین باید درس بخونی و تفریح کنی ن اینکه ازدواج و مسئولیت ب این سنگینی رو بپذیری 

و یادت نره خواستگار همیشه هست چه بسا هر چ تحصیلات و شغل بهتری داشته باشی خواستگار های بهتری هم خواهی داشت 

از آیینه بپرس....نام نجات دهنده ات را ..💎

من تو ۱۳ سالگی با یکی ۱۷ سال بزرگتر از خودم ازدواج کردم قرار بود درس بخونم دوسال گذاشت بعد نزاشت به شدت بد دل بود حتی آیفون و تلفن هم نداشتم تا پیارسال الان زندگیم با تمام جون کندن هام بهتر شده ولی خودم داغونم بعد ۱۱ سال الان ۲۳ سالمه از اون دختر خندون با موهای بور  فقط یه جسم خسته مونده 

الهی راه هیچ کس به بیمارستان و مطب و درمانگاه و دکتر نیفته فقط اونایی که می خوان زایمان کنن برن به دل خوش برگردن لطفا برای سلامتی پدر و مادر منم دعاکنید الهی هیچ وقت استرس سلامتی پدر و مادرتون و نداشته باشید 

۱۶ سالگی عقد کردم راضی بودم خداروشکر الانم ۲۴ سالمه یه بچم دارم

فرزندم،ازملالتهای این روزهای مادری ام برایت میگویم از این روزها که از صبح باید به دنبال پاهای کوچک و لرزان تو بدوم و دستت را بگیرم تا زمین نخوری. به کارهای روی زمین مانده ام نمیرسم این روزها که  اتاقها را یکی یکی دنبال من می آیی، به پاهایم آویزان میشوی و آن قدر نق میزنی تا بغلت کنم، تا آرام شوی. این روزها  فنجان چایم را که دیگر یخ کرده، از دسترست دور میکنم تا مبادا دستهای کنجکاوت آن را بشکند. با ناراحتی و ناامیدی سر برگرداندنت را میبینم که سوپت را نمیخوری و کلافه میشوم از اینکه غذایت را بیرون میریزی. هرروز صبح جارو میکشم، گردگیری میکنم، خانه را تمیز میکنم و شب با خانه ای منفجر شده و اعصابی خراب به خواب میروم. روزها میگذرد که یک فرصت برای خلوت و استراحت  پیدا نمیکنم و باز هم به کارهای مانده ام نمیرسم.امشب یک دل سیر گریه کردم. امشب با همین فکر ها تو را در آعوش کشیدم و خدا را شکرکردم و به روزها وسالهای پیش رو فکر کردم و غصه مبهمی قلبم را فشرد...تو روزی آنقدر بزرگ خواهی شد که دیگر در آغوش من جا نمیشوی و آنقدر پاهایت قوت خواهد گرفت که قدم قدم از من دور میشوی و من مینشینم و نگاه میکنم و آه... روزگاری باید با خودم خلوت کنم و ساعتها را بشمارم تا  تو از راه بیایی و من یک فنجان چای تازه دم برایت بیاورم و به حرفهایت با جان گوش بسپرم تا چای از دهن بیفتد. روزی میرسد که از این اتاق به آن اتاق بروم و خانه ای را که تو در آن نیستی تمیز کنم. و خانه ای که برق میزند و روزها تمیز میماند، بزرگ شدن تو را بیرحمانه به چشمم بیآورد. روزی    خواهد رسید که تو بزرگ میشوی، شاید آن روز دیگر جیغ نزنی، بلند نخندی، همه چیز را به هم نریزی... شاید آن روز من دلم لک بزند برای امروز. روزی خواهد رسید که من حسرت امشبهایی را بخورم که چای نخورده و با سردرد و گردن درد و با فکر خانه به هم ریخته و سوپ و بازی و... به خواب میروم...شاید روزی آغوشم درد بگیرد، این روزهادارد از من یک مادر به شدت بغلی میسازد

عزیزم بستگی به رشد خودتون و ایشون داره که انتخاب صحیح و زندگی صحیحی کنید از مشاور کمک بگیرید و بزرگترها ما داریم طرف قبل عقدش فهمیدیم ازدواجش اشتباه ولی خاله همون دختره عین هم دیگه 15 سالگی ازدواج کردن ولی خالش تقریبا ازدواج موفقی داشته ولی خودشون همه میگفتن نهایت دوسال دیگه طلاق حتی از بی عقلی شون شب عروسی دعوا شد😑

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز