امام حسین حضرت رقیه رو به خانوم زینب سپرده بودن تا مواظب دختر سه سالشون باشن و خانوم قول دادن که رقیه زو سالم ب مقصد میرسونن و مواظبشون هستن
خانوم زسنب خیییلی زیااااد حضرت رقیه رو دوست داشتن و شهادت بانوی کوچک ضربه بزرگ و مصیبت بزرگ تری برای خاندان بنی هاشم بود
شاید به خاطر اینکه نتونستن به قولی که به برادرشون دادن عمل کنن و به خاطر عشق و علاقه و عذاب وجدانی که داشتن به کشوری برگشتن که ازش متنفرن
و البته اینکه نخواستن دختر امام توی کشور غریب تک و تنها باشه و خواستن تا اخر عمر حداقل کنار مزارشون باشن
خانوم بعد از یک سال از واقعه عاشورا انگار فوت میشن یا سه سال
در طول این مدت هر روز مقابل آفتاب مستقیم میشستن و به یاد برادرشون و گرما و عطش کربلا اشک میریختن و روزی نبود که این کارو نکنن
این رو هنسرشون عبد الله نقل کردن