صدرصدی هستش من الان به جایی رسیدم که دیگ برای هیییچ چیزی حرص نمیخورم خداشاهده فقد مینویسم و صبر میکنم همین انقدر اعتقادم زیاد شده و ایمانم ب خداوند هزار برابر شده
ما ماشین نداشتیم و بهش رسیدم خونه ای که دلم میخاست بزرگ و پر نور و قشنگ بینیمو میخواستم عمل کنم پدرم بهههه هیچ وجه اجازه نمیداد و بخاطر عمل پر خطری که قبلا داستم میگفت تو اگ بینیت رو عمل کنی میمیری پس باید از رو جنازهدمن رد بشی و خیلی عجیب طی ی شب راضی شد و بهم گفت برو نوبت بزن و فرداش پولش رو ریخت تو کارتم اینا بزرگترینش بود
چ خوب...داری ازدواج میکنی... منم میخوام ازدواج کنم ولی کو کیس مناسب!؟
برای منم خیلی یهویی شد چند سال پیش با عشقم اشنا شدم برای وقت گذروندن اما این رابطه همینجور ادامه پیدا کرد تا اینکه قراره تا یکی دوماه اینده بیاد ب امید خدا خاستگاری
مطمعن باش توهم جفتتو ب زودی پیدا میکنی روش تمرکز نکن برا خودش ی کیس مناسب پیدا میشع