نه که دوستت نداشته باشم...نه! فقط میترسم ازت..پیچیده ای! همونقدر که نداشتنت سخته...داشتنتم سخته!همونقدر که بلدی منو بخوندونی... بلدی اشکم رو در بیاری! همونقدر که مهربونی...همونقدرم بی تفاوتی! میدونی آدم نمیتونه کنارت اروم بگیره همون قدر که بلدی امن باشی و اروم ، ممکنه آدم رو پرت کنی ته دره:)
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
هیچکس اندازه من وحشت از عصب کشی نداشت . اینقدر میترسیدم دست و پام میلرزید گریه میکردم😐😐 .موقع عصب کشی که بی حسی میزنه ..بعدشم یه کوچولو درد داره . ژلوفن یا نوافن بخوری حله
خیلی عوض شدم از اعصابم اصلا سراغی نیست.....کاربر قدیمی ام