من پسرم دومم 1.5 شه . اولین بار تو ماشین نشسته بودیم زنک زد صداش کلفت بود گفتم دوستشه گفت چرا امروز نیومدی کفت برف باریده گفت برف بباره مگه راه هارو بستن خیلی صمیمی حرف زد و قطع کرد گفتم این خانم کی بود حق به جانب رفت خونه ی باباش و ما طبقه ی بالاشون زندگی میکنیم که به من تهمت میزنه این خانم عبدلعی 50 ستلشه اونم کفتن به خرفش گوش نده برو اژانس کارتو بکن منم گفتم شاید اشتباه کردم گفتم حق باتوه