من ۵،،۶ سال قبل به یکی از آشناها که تو شهر دیگه بود سپرده بودم تو شهرشون بره پیش دعانویس و برام بگیره بیاره هردفعه ی اتفاقی میوفتاد ونمیتونست بره پیش دعا نویس آخرم کار از کار گذشت و بیخیالش شدم
مثلا الان اگه اتفاقی بیوفته هرگز سمت دعا نمیرم چون ایمانم ب خدا بیشتر شده