دوست دارم بمیرم من دیگه نمیتونم زندگی کنم تاکی همش دردوبدبختی تاکیی
ولی مجبوری
منم همینطور بخدا فقط بخاطر پسرم موندم لعنت به این زندگی😔
همه ما درد داریم عزیزمن تنها نیستی صبوری کن بعد هر سختی یه اسونی هست
عزیزم ایقدتوزندگی سختی کشیدم ک انگارفقط عادت کردم به تحمل کردن نمیدونم چکارکنم مغزم دردمیکنه وابسته ام وگرنه بالاهای ک اون سرمن اوردوابروریزی ک اون جلومردم کردهیچوقت ازتودلم بیرون نمیره قلبم سیاه شد
یکی دیگه بابا پسر کم ریخته خر نشو ببخشید رک گفتم چهارروز دیگه مثل من حاملع میشی به جا ناز کشیدن لگد میزنه تو شکمت کبود میری زایمان جلو بچت همش کتک میخوری روزی صدبار میگی خاک توسرم جدا نشدم دنیا به اخر نرسیده یکی دیگ
عزیزم خدالعنت کنه همچنین مردایی رو،باورکن تواین زندگی هرچه داشتم باختم دوسالسرکاربودم هرچه طلاداشتم فروختم تاخونه خرید.حتی خانوادش یه فرشی هم بهش ندادن ولی ازشانس بدمن همش اولویتش اونایه اصلا انگارمن تواین زندگی نیستم بخصوص موقعی ک مشکلی پیش میادیبارنمیگه این زنمه پشتش روبگیرم میگه خانوادم هم خونم هستن میخوای طرف توروبگیرم من میگم عادی مثل بقیه خوب باشه نه اینکه زندگی خودش روول کنه ازشب تاصب فربونه صدقه حتی اونای بره ک ازدواج کردن مگه خودشون شوهرندارن ک این نکبت پاچه خواری میکنه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
