اره بخدا همینی هست که میگی
حالا درسته یکی از ایرادش اینه که شهر بزرگ نیستیم
ولی میدونم که کامپیوتر بخونم موقعیت های خوبی در انتظارنه
ولی نمی دونم چرا همش عین عقده ای ها تو گلوم گیر کرده دندون
هرچی دندون پزشک میبینم دلم خون میشه
هی پیش اونا احساس حقارت میکنم
همش با اه جسرت نگاهشون میکنم
خسته شوم از این حس
میخوام از شرش خلاص شم