بخاطر عدم حمایت خانواده اش و نداشتن استقلال مالی اجبارا متحمل (بددهنی و فحاشی ، زورگویی)شوهر به زندگیشون ادامه دادند.
برای تغییرشوهر و زندگی بهتر چکار کردین
۱مشاوره رفتین نتیجه نگرفتین
۲ باطلسم و دعا و فال مشکلشون حل نشده
۳ امیدوار بودن ولی ناامید شدن
نکته .؟؟؟کیا تلاش کردن موفق شدن چکار کردین شوهر تغییر کرد که زندگیتون خوب شده
من برو تاپیک آخرمو بخون
هیچ کاریم نتونستم بکنم
https://www.ninisite.com/discussion/topic/6953262/شما-جای-من-باشید
من معتقدم مردا مثل بچه میمونن بازبون خرمیشن
من حمایت خانواده رو داشتم.ولی به توانایی خودم ایمان داشتم و اجازه ندادم حتی خانوادم باهاش صحبت کنن که یه وقت خدای نکرده حرمتها خدشه دار نشن.فقط اومدم بگم خواستم و شد.بخواین میتونین.
شوهر منم همه چیزش خوبه ولی خیلی بی مسولیت مثلا ی چیزیو باید چندبار بگی تا انجام بشه خودش فکر نیست
من شوهرم خیلی وابسته ب خانوادشه..چیکار کنم😣بچه ننس
