سی و پنج روز دیگه پسرم به دنیا میاد، ولی مامانم هیچی هنوز سیسمونی نخریده، یکم وضعیت م خوب نیست ممکنه بچه زود به دنیابیاد نگرانم هیچی ندارم جلو شوهرم و خانواده ش سرشکسته بشم.
عصری بدجور با مامانم تلفنی حرف زدم ازش قهر کردم، بعدش چهار بار زنگ زد جواب ش ندادم.
نمیدونم این رسم سیسمونی چیه که افتاده گردن خانواده م.
چون موقع عروسی جهاز نداشتم خیلی خانواده همسرم سرکوفت بهم زدن، الان خودم راضی به سیسمونی خریدن مامانم نیستم ولی چاره ای ندارم جلوی خانواده همسرم. دلم گرفته برام دعا کنید همه چیز جور بشه
چرا نمیخره چطور دلش میاد
خودت پس انداز نداری؟
اینم بگم وضعیت مالی خانواده م خیلی خوب نیست و برای سیسمونی تو فشار هستن، وای بیشتر بیخیال هم هستن.
ولی خب منم چاره ای ندارم همسرم قبول نمیکنه خودمون بخریم.
خودت بگیر بدرک خانواده شوهرت هرچی میگن به پشمتم‌نباشه
تو و شوهرت عشق و حالشو کردین بچه اوردین یکی دیگه باید جورشو بکشه
خودت نمیتونی بخری؟ بگی اونا خریدن
درکشون کن خانوادتو
حرفای شوهرتو خانوادتم به یه ورت نباشه
به مرور فراموش میشه
واینکه خواهشا رسم سیسمونی رو قطع کنید خانوما خواهشا خانواده چه علطی کردن باید انقد تاوان بدن اه
