سلام دوستان تو دو راهی بدی قرار گرفتم چند وقت پیش از شوهرم حق طلاق گرفتم در قبال بخشیدن مهریه و حق و حقوقم حالا باز شوهرم برگشته میگه زندگی کنیم ولی سرد برگشت مثل همیشه که التماسم میکرد نبود کلا احساس میکنم سرد شده حالا موندم چه کنم؟؟اخلاق بدش بدقولی عصبی خیلی عصبی اگه گیر ندم بهش خوبه ولی یه گیر کوچیک بدم بزن و بشکن به پا میکنه به خونوادش بیش از حد و اندازه پول میده و خرج میکنه خیلیا ازش سواستفاده میکنن ساده بازی درمیاره اصلا هم نمیشه باهاش حرف زد و بهش فهموند داره اشتباه میکنه هست نکته های مثبتش در آمد بالا داره خیلی بالا بالاتر از اون چیزی که حدس بزنین و فکر کنید (اینم بگم خیلیییی بدهکاری داره خیلی زیاد ولی دو سال دیگه اوصاعش خیلی خوب میشه) دست و دلباز هر چقدر پول بخوام در اختیارم میذاره هر چند ماه در میون طلا میخره برام برای خونه اصلا کم نمیذاره بهترین لباس ها رو بهترین لوازم بهداشتی در کل بهترین ها رو فراهم میکنه مسافرت بخوام برم هر چقدر ازش تقاضا کنم همون و در اختیارم میذاره ببینید در کل اینکه از نطر مادیات همه چیییییز فراهمه نه نمیگه بهم ولی اخیرا خیلی سرد شده بود میگم اگه واقعا دوسم داشت چرا اومد وکالت طلاق داد بهم چرا مثل دفعه های قبل تلاش نکرد نگه ام داره نمیدونم با خودم فکر میکنم من سی سالمه موقعیت ازدواج بعدها کم یا اصلا ممکن برام پیش نیاد و گذشته از این اصلا پیش بیاد از کجا معلوم یکی باشه عین شوهرم درآمد بالا داشته باشه و برام همینقدر که شوهرم مایه میذاره اونم مایه بذاره برام دوستم میگه تو نمیتونی دیگه با یه مرد با درآمد متوسط زندگی کنی تویی که میری بازارر بی حساب کتاب خرید میکنی نمیتونی با حساب و کتاب زندگی کنی نمیتونی با حقوق کارمندی سر کنی پشیمون میشی و حسرت شوهر الان تو میخوری بعد اون وضعش بهتر میشه زن میگیره ممکن به گوشت برسه سکته کنی افسردگی بگیری میگه مطمئنم حسرت میخوری شک ندارم بعد دیگه پشیمونی فایده ای نداره مثل اینکه تو یه عمر بنز بشینی بعد چجوری میخوای سوار پراید بشی میگه بهش گیر نده عصبی نشه سر به سرش نذار بدقولی ام همه مردها دارن به خونوادشم پول میده فدای سرت تو واسه خودت پس انداز کن به اون نگو حالا چیکار کنم شما بگید
پ نوشت:من خودم در آمد ثابت ماهی شش تومن دارم خونه بزرگ و ماشین خوب و طلا هم دارم یعنی بعد طلاق از نظر مالی مشکل پیدا نمیکنم و کاملا مستقلم
