با سلام..
دوستان من نوجوانم عید فطر عقد کردم با هزار بدبختی وایسادیم پای هم.. قبل عقدم بهم گفتش که من دوران دانشجویی با زن دوست بودم ک۴۰سال سنش بود و و و گفتم کی گف دوران دانشجوییم گفتم قبلن بوده دیگ گف اره گفتم از این ب بعد مهمه ی ماه و نیم بعد عقد فهمیدم چن تا دست نوشته داره ک اسمو فامیل شوهرمو نوشته ک باهاش ازدواج میکنه و و و برام کلی توضیح داد و من گفتم طلاق اونم جدی گرف طوری ناراحت شد ک من ازش عذر خاهی کردم
فردا شبش گوشی خرید خطوشی خودشو دراورد و گوشی قدیمیشو داد ب من ک سطل زباله پیاماشو گشتم دیدم با یکی چت کرده خیلی ناجور بود فقط گریه میکردم و بهم گف اون زن فهمیده ک من عقد کردم مخ دخنرشو زدم ک گیر نده و و و ک خیییلی مطابقت نداره حرفاش باهم
میگمم اگر میدونه پس چرا با توعه اصلا چرا بهم نگفتی تا خودم بفهمم گوشیو گرفتو پیاماو عکسارو حذف کرد
من چیکار کنم با این اوضاع کمکم کنید😭😭😭😭😭