دلیل درخواست طلاقم رو مختصر میگم
فحاشی
دست بزن
وابستگی به خانوادش
وبی توجهی به من
الان ۱ماهه خونه پدرمم
تو این ۱ماه پدرش داییم عموم شوهر خواهرش همه رو واسطه کرد که برگردم
منم شرط حق طلاقو گذاشتم که قبول نکرد
حالا امشب پدرش اومد گفت باشه حق طلاق میده مهریتو ببخش گفتم مهریمو اولا همشو نمیبخشم درثانی حضانت فرزند هم میخوام که قبول کرد
مهریمم ۱۱۴تاس گفتم ۱۰۰تاشو میبخشم
۲ساله ازدواج کردم بچه هم ندارم
شما نظرتونو بگید لطفا چون بی طرفید
من برنمیگشتم
۱۰۰ تا زیاده چرا بخشیدی این همه رو
مهریه تو نبخش برگرد
واسه اخرین بار یه شانس بده بهش
حالت خیلی بده
۱۴سکه ببخش
حق طلاق و حضانت هم بگیر
طلاق بگیر عب نداره مهریه رو بخشیدی فقد طلاق بگیر جونتو بردار برو
خوب شرط گذاشتی.اما اگر بتونین کنار هم زندگی کنید.سخته خیلی
بچه نداری خداروشکر ولی اگه برگشتی تا زندگیت درست نشده لطفا بچه دار نشو
حق طلاق بده ولی مهریه تونبخش لااقل صدتاشونبخش،،برگردسرخونه زندگیت اگه خصوصیاته خوبش هم کم نیست
مهرتو نبخش اصلا
مهر پشتوانه اس
من بودم حق طلاق با مهریه عوض نمیکردم اگ بگردی سر خونت مهریت ک کمه شوهرتم خیالش راحته از این بابت هر اتفاقی بیفته میگه ک طلاق بگیر حداقا نصف کن مهرتو
مگه مشکل از شماست که ۱۰۰تا سکه رو باج بدی .خودت باید تصمیم بگیری قبل بچه دار شدن سنگاتو وا بکن که کار به حضانت نکشه
مهریتو ببخشی که راحت هر ادایی دلش بخواد سرت در میاره .برعکس به جا اینکه سود ببری از قهرت داری یه چی ام دو دستی تقدیم میکنی
همه ی حقوقت رو بگیر حضانت و طلاق و... + تعهد اینکه دیگه دست روت بلند نکنه
و بعدش برای اخرین بار برگرد ب زندگیت اما اتمام حجت کن اگر کوچک ترین چیزی بشع طلاق
