سلام بچه ه خوبین
خواهر من ۱۶سالشه.تو مدرسه خیلی صمیمی نیست با بقیه.گاهی حرف میزنن.یکی دوتا دوست صمیمی داشت که خب انگار چون یه ذره بداخلاقی کرده رتبطه شون کم شده.سه چهارسالی هست بجز مدرسه اصلا از خونه بیرون نمیره.البته دوسه باری باهم رفتیم خرید.ولی از بیرون رفتن خوشش نمیاد
البته بیخیال بودن پدر و مادرم هم یه ذره مول توجیبی به این نمیدن بی تاثیر نیست.ازاینکه تو خیابون مردم بهش نگاه میکنن خیلی بدش میاد.مثل بچگیای خودمه.و ظاهرا فسردگی داره
من همش بخاطرش ناراحتم و عذاب وجدان دارم
شما مورد مشابهی نداشتین بین آشناها؟
البته ما رابطه مون خوبه.ولی خب همش افسرده ست وبشینی پای حرفش از زندگی ناراضیه.چون تووجودش بچگیای خودمو میبینم بیشتر ناراحت میشم.وقتزم حرف روانشناس پیش میکشم اصلا قبول نمیکنه.نمیدونم چیکار باید براش بکنم