بچه ها شاید خیلیاتون منو بشناسین از قدیم اما من هیچوقت حقیقت سن و زندگیمو نگفتم چون اینجا بیشتر از کمک کردن سرکوفت به ادم میزنن اما الان چند وقته خیلییییی ناراحتم و دارم افسردگیه شدید میگیرم .من وضعیت خونه بابام خیلی بد بود تو مجردی همش دعوا و کتک کاری داشتن پدر و مادرم و یه برادر بزرگ هم دارم که نمیت نمیتونستم بدون اجازشون اب بخورم نه حق داشتم با دوستام باشم نه کاری کنم هیچییی
خب
الان چند سالته مگه
الان چند سالته
اسی جونم گریه نکن بیا بغلم ماچت کنم😢
خدایاا منی ک گیر مدرسه ی گهزانگان افتادا بودم و هیچی دوست نداشتم چی بگم ؟ چرا من ازدواج نکردم . چرااا😭😭
عزیزم😵الان چند سالته
۱۴ سالم که شد یکم هیکلم درشت بود و خیلی خاستگار داشتم یه خاستگار برام اومد که دوست صمیمی یکی از فایملایه مادرم بود و من تا دیدمش ازش خوشم اومد خانوادمم میگقتن این خیلییی خوبه و خودمم چون از وضع زندگی خونه پدرم خسته بودم و هیچ محبتی ندیده بودم هیچدقت هم اهل دوس پسر و این حرفا نبودم فورا ازش خوشم اومد و گفتم ازدواج کنیم
عزیزم🥺
حالا ک ازدواج کردی راضی نیسی
منم هر وقت به سرم میزنه به خاطر مشکلات به ازدواج فکر کنم این تاپیک ها رو میبینم آدم میشم که از این کارا نکنم🤦🏻♀️
فقط دعا میکنم از چاله تو چاه نیفتاده باشی و از طرف همسرت و خانوادش بیشتر عذاب نکشیده باشی
فکر کردم نوشتی بدون عقد ازدواج کردی😯
خب الان چی شده عزیزم
اینا همش قسمته عزیزم . یکی مثل من خواستگار نداره و مجردم و یکی مثل شما که زود ازدواج کردین. بالاخره این زندگی تموم میشه باید هر طور شده ازش لذت برد.
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
54 ثانیه پیش
55 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
