خانوما شوهرم ی ماه پیش ی پولی ب داداش مجردم قرض دادبعدمانیازش داشتیم براماشین خودمون اوناحقوق میگیرن شوهرمن کارگره بعدک حقوق گرفتن پولوندادن من ب مامانم زنگ زدم گفتم گفت نگفتی کاتبان پول نداریم درحالی ک میدونستم پول دارن بعدی خواهرم گفتم خواهرم بهشون زنگ زدبلاخره پولی خوردشوریختن فرداش زنگ زدم ب مامانم احوالپرسی هرچی از همش دراومدگفت 😭گفت شمالی عرضه این بای قرض می‌گرفتین ازبکی ب مانمیگفتین ازتون طرف داداشم ک قرض گرفته بودسربازه پیشمون بود زنگ زدن بهش گفتن نرودیگه خونشون بخداخیلی احترامش میکردیم من شوهرم حالا بدون ی تشکر وی خداحافظی رفت جواب تلفن روهم ندادمنم تصمیم گرفتم دیگه کاری باهاشون نداشته باشم ب نظرتون چیکار کنم
کار درستو میکنی
احترام همسر زحمتکشتو حفظ کن
اول و آخرش همسرته ک کنارته.کار خانوادت خیلی زشته من با وجود اوضاع بد اقتصادیمون هر پولی ک دستم بیاد اول قرضامو میپردازم
هیچی دیگه ،دیگه از زندگی خودتون نزنید قرض بدین ،فدای سرت عب نداره فرق نداره مادر باشه یا کس دیگه ،متاسفانه بعضیا خوبی رو درک نمیکنن و نه شرایط زندگی خود آدمو
بخدا 12تومن حقوق گرفتن من اجاره نشینم بعدنگفتن این هزاربدبختی داره گفتن نداریم
اول غلط املایی تو درست کن خیلی زیاد بود
بعد خانوادت دست پیش رو گرفتن پس نیفتن دیگه محل نده پولم قرض نده
مهم نیست این وسط فشارا رو تو هست
هم از درونت بخاطر شوهرت هم دوری و احساس نیاز به خانوادت
ولی کسی که قدرت رو ندانست کم کم بزارش کنار چون هرکاری کنی فایده نداره
البته بهتربود خواهرت وارد نمیشد تافشار رواونام‌کمترباشه
ب نظرتون پیام بدم بهش بگم دستت درد نکنه جواب محبتامونواینجوری دادی یااصلاکاری باهاش نداشته باشم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
41 ثانیه پیش
41 ثانیه پیش
42 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
