من برام خیلی پیش اومده و نرفتم
بستگی به اون شخص مقابلت داره
گلم من خانواده ام عضو هئت علمی یکی از دانشگاه ها علوم پزشکی کشور هستن
حالا کدوم دانشگاه بماند
خداشاهده میگه دانشجو داریم ک گریه میکنه من نمیکشم نمیتونم
ولی بنیاد فلان جا نمیزاره انصراف بدم
دیگ من خودم از همه چیز خبر دارم
عزیزم شخص مقابلم قصد مهاجرت به کانادا داره همش میگه اونجا اگه فوق لیسانس بگیرم میشم در حد پزشک و میتونم نسخه بپیچم و دارو بنویسم برا بیمارا
و من احساس میکنم از گفتن این حرفا سعی میکنه فاصله ی مدرکی رو از بین ببره، و من واقعا نمیدونم چی بهش بگم که بهش برنخوره، نه برای مدرک برای بیرون رفتن منظورمه🤦🏻♀️ آخه خیلی حساسه روحیش و باهرچیزی زود به هم میریزه
دقیقا جهان سوم جاییه که باید به پزشکت بگی دکتر و اسم کوچک اش و یا فامیلش و صدا نمیزنی.دکتر بر روی صندلی متفاوتی بالای اتاق میشینه نسبت به شما و به شما هم به چشم یک بیسواد نگاه میکنه که مدام سوالهای احمقانه داری.بعد این دکتر محترم با دریافت حق ویزیتهای کلان و نپرداختن مالیات و درامد سیاه احساس خدایی هم بهش دست میده.در صورتی که بقیه جاها پزشک هم یک کارمند معمولیه دولته که میاد در اتاق رو برای شما باز میکنه به شما سلام میکنه و با احترام راهنماییتون میکنه داخل اتاق و صندلی شما و دکتر هم کنار همه و‌بین شما میزی نیست که اون بالا باشه و شما پایین.
نرو
من اوایل کارم که با سطح شعور و فرهنگ بعضی‌ها آشنا نبودم سعی می‌کردم با همه محترمانه و صمیمانه برخورد کنم و حاصلش این شد که یکی از کارگرهای پروژه بهم پیشنهاد ازدواج داد و بعدها به گوشم رسید رفته پیش همه جار زده فلانی عاشق منه و کلی حرفی که جاش اینجا نیست🤦🏼♀️
البته مشکل اصلی من با شغلش نبود و با شعورش بود
خواهر من باوجود اینکه هنوز درگیر علوم‌پایه هست و وارد اصل سختی‌ها نشده خیلی داره تلاش میکنه
توی دوره دبیرستان هم خیلی تلاش می‌کرد
عزیزانی که این حرف‌ها رو میزنن با موفق بودن همجنس خودشون مشکل دارن وگرنه این‌ها همون‌هایی هستن که به داشتن همسر پزشک افتخار میکنن
