برم خونه مامانم
۲ تا بچه دارم ، مامانمم باهام ۳ ایستگاه حدود ۱۲ کیلومتر فاصله داره
هروقت میرم ، از پس فرداش هروقت زنگ میزنه یا میزنم میگه امروز میای ، شب می‌آید فردا میای ، پس فردا میای ...
بابامم بد اخلاق و هروقت با بچه میرم استرس دارم بچم اذیت نکنه
چطوری مامانم و متوجه کنم بیشتر از هفته ای یه بار گیر نده بیا
خسته شدم... همش می‌پیچونم ولی از اینکه مدام میگه کی میای؟ حتی گاهی دلم نمیخواد تلفن بزنم بهش
مستقیم بهش بگو نمیشه؟ من راحتم با مامانم
به خاطر تنهاییشه ..؟ دلیلش چیا؟
میتونی منطقی باهاش صحبت کنی و بهت بگه چرا اینو میخواد اونوخت به حل مشکلش فکر کن
گناه داره مامانت ازدست بابات به تووبچه ت دلخوش کرده😥
هروقت زنگ میزنه قبل اینکه بگه بیا
بگو مامان امروز انقدر کاردارم مثلا فلان کارو باید انجام بدمیا بگو هوا چقدر گرمه نمیشه از خونه بری بیرون
بهانه جور کن دیگه تا کم کم عادت کنه
بابای منم خیلی حساسه رو بچه ها دائم نق میزنه مواظب بچه ها باش نخورن زمین
ولی با همه اینا من تقریبا هر روز اونجام
خودمم نرم میان دنبالم
مامان نمیتونه بیاد پیش شما؟
