یه دوستی داریم دوتا بجه داشت خدا یکی دیگه بهش داد بعد رفت سه تا آممول گرفت که سقط بشه یکی زد پشیمون شد بچه دنیا اومد ولی مشکل داره نمیدونم ربطی به اون آمپول داشت یا نه اما یه بار به همسرم گفته بود اگه همه زندگیم رو هم خرجش کنم از عذاب وجدانم کم نمیشه
نگو نگو که منو یاد حال ده روز پیش خودم میندازی
عزیزم منم مثل تو هنگ بودم ک چجور شد
من اصلا نظر خاصی ندارم چون هر کسی شزایط خودشو بهتر میدونه
اینایی هم که هی میگن گناه داره و اینا باید تو شرایطش قرار بگیرن
فقط یه کوچولو بهت بگم ک اگر واقعا قصد بچه دوم دارید همینو نگه دار بخدا خیلی ها دیدم خاهرم ماماس برام تعریف میکنه که بچه دوم ناخواسته بوده سقط کردن دیگه نشده که نشده
من شرایطم فرق میکرد بچه سوم بود که اصلا نمیخاستیم هزار تا هم شک و شبهه بود ک بچه سالمه یا نه دیگه با خودم کلنجار رفتم انقدر فشار روحی بهم وارد شد که لکه بینی داشتم اخرشم قرص خوردم و افتاد البته خیلی کوچیک بود
شما هم اول به خودت مهلت بده خوب فکراتو بکن سریع تصمیم نگیر با شوهرتم مشورت کن که خیلی مهمه و در اخر واقعا اگه نخاستی سمت کورتاژ نرو فقط قرص
وا خب حواستو جمع میکردی
کاش منم ناخواسته باردار بشم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
