برای خواهرشوهرم خواستگاراومده بود همه چی اوکی بود .نمیدونم چرا یکدفعه خانواده دامادوداماد پشیمون شدن .تو مراسم خواستگاری زنداداش داماد دوست دوران مدرسه من دراومد .حالا اینامبگن تو ازمابدگفتی که اونا پشیمون سدن..اما بخدامن اصلا حرفی نزدم ...شوهرمم بااوناموافقه میگه تو حتما ازمادرم وخواهرم بدکفتی هرجی قسم میخورم فایده نداره .دیوونم کردن .هرروز توخونه دعواداریم
وا چه روانی هستن
چه بدشانسی تو
خوب دلیلشون‌چیه همینجوری الکی میگن؟
اگه واقعا.کاری نکردی پس بیخیال .طلا که پاکه چه منتش به خاکه
مگه بدن که انقدر به خودشون شک دارن؟
ی قرآن بذار جلوشون بگو نگفتم واگذارتونم میکنم ب این قرآن
جلو شوهرت زنگ بزن به دوستت بگو چرا نیومدید بزار که اونم بشنوه چی میگن
بگو مشکل ازخودتونه ک رفتن حتما یه‌چی دیدن دیگ
واا یعنی چی خوب؟شما مگه با اون خانوم در ارتباط بودی؟عجب ادمایی پیدا میشن،اسی شوهرت دیگه چرا اخه؟
بگو خداروشکر ک بد بودن خودتون پی بردید
وگرنه منکه چیزی نگفتم همینکه ب ذات خودتون پی بردید شکرانه داره😄😄
چ بی منطق
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
