بچه ها ی موضوعی جدیدا ذهنمو درگیر کرده.خودم ادم معتقد ای نبودم و الان معتقد تر شدم نسبت به قبل و همسرم در این راه خیلی کمکم کرد
ــ
وقتی میبینم دخترایی ک مث خود سابقم زود گول میخورن و درگیر یه سری روابط اشتباه عاطفی میشن و ارزش خودشون و پایین میارن ،از ته دل ناراحت میشم و دلم میخواد یه جوری بهشون بفهمونم راهی که میرن جایی جز بن بست نیست.
یا مثلا دخترانی که طبق چشم و هم چشمی پوشش های نامناسب انتخاب میکنن و گوهر وجودی خودشون و نشناختن و خود واقعیشون و پیدا نکردن و تحت تاثیر یک داستان یا یک معجزه یا کرامت شهدا و ... قرار میگیرن و جهت زندگیشون عوض میشه ،دلم میخواد در قالب ی رمان بنویسم
چیزی مثل مستند از لاک جیغ تا خدا