2777
2789
عنوان

رمان های سمی که تو نوجوونی میخوندیم😂

| مشاهده متن کامل بحث + 7565 بازدید | 143 پست

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

من احمق واسه توسکا و قرار نبود  عرمیزدم😐صبح تا شب کارم خوندنشون بود ی مدت توهم زده بود ی پسر ر ...

منم 😂😂😂😂ارتانوووووووو

💜تواستعاره ای هستی از تمام حس های خوب دنیا💜💞💞💞💞💞💞
😂😂😂اون که مرد بیچاره. من چقدر واسه مردن اون عر زدم

وای نه کجامرد؟ مگه با ترسا ب خوبی و خوشی زندگی نکردن؟؟؟؟

💜تواستعاره ای هستی از تمام حس های خوب دنیا💜💞💞💞💞💞💞
چرا عروس گورستان و گندم و سقوط کسری

مررررررسی

من توی عقد باردار شدم👶قصدم سقط بود چون شوهرم وضع مالی خوبی نداشت!هدیه خدارو پذیرفتیم و گفتیم ی حکمتی بوده و سقط نشد☆حرفای مردم تیکه ها و نگاهاشون باعث شد ب همه بگم:من مامان شدم اونم از شوهره شرعی و قانونیم پس نه هوس بوده نه گناه👩‍❤️‍👨اصلا هم خجالت نکشیدم سیسمونی اماده کردیم و همه عاشق دخترمن♡ممنونم از مادر و خاهرم که عین کوهی بودن پشت من(البته خاهرم اولش میخاست منو ب قتل برسونه😨)دخی قشنگم از الان بگم من تمام راه های پیچوندن رو بلدم پس دهنت سرویسه😚باورم نمیشد تو اومدی ب قلب و روحم تا اینکه با پاهایی لرزون و فکری اشفته روی تخت سونو دراز کشیدم؛بولوب بولوب♡صدای قلبت بود عمره مادر💖(ابان سال 99 ماه هشتم بارداری:خاهشا قیافت ب من بره مرسی) اسفند۹۹:واااای دخترت چقد شبیه باباشه😄اینم بگم و برم:کاربری قبلیم ب لطف اقای ح.ر تعلیق شد روحش شاد🤐
چرا عزیزم رمانایی که یکم فاز فلسفی داشته باشن دوست داری؟؟یعنی کلماتشون آهنگین باشه؟

اره بگو😍

من توی عقد باردار شدم👶قصدم سقط بود چون شوهرم وضع مالی خوبی نداشت!هدیه خدارو پذیرفتیم و گفتیم ی حکمتی بوده و سقط نشد☆حرفای مردم تیکه ها و نگاهاشون باعث شد ب همه بگم:من مامان شدم اونم از شوهره شرعی و قانونیم پس نه هوس بوده نه گناه👩‍❤️‍👨اصلا هم خجالت نکشیدم سیسمونی اماده کردیم و همه عاشق دخترمن♡ممنونم از مادر و خاهرم که عین کوهی بودن پشت من(البته خاهرم اولش میخاست منو ب قتل برسونه😨)دخی قشنگم از الان بگم من تمام راه های پیچوندن رو بلدم پس دهنت سرویسه😚باورم نمیشد تو اومدی ب قلب و روحم تا اینکه با پاهایی لرزون و فکری اشفته روی تخت سونو دراز کشیدم؛بولوب بولوب♡صدای قلبت بود عمره مادر💖(ابان سال 99 ماه هشتم بارداری:خاهشا قیافت ب من بره مرسی) اسفند۹۹:واااای دخترت چقد شبیه باباشه😄اینم بگم و برم:کاربری قبلیم ب لطف اقای ح.ر تعلیق شد روحش شاد🤐
😂😂😂اون که مرد بیچاره. من چقدر واسه مردن اون عر زدم

ارتان نمردکه

🥀عضوگروه رزقرمز🥀وزن شروع۹۶🥀تاریخ شروع۱۴۰۰.۴.۲۱🥀وزن هدف۷۵🥀قد۱۷۰🥀الهی ب امیدتو.لطفابم انگیزه بدین🥀
وای نه کجامرد؟ مگه با ترسا ب خوبی و خوشی زندگی نکردن؟؟؟؟

😳 اسمشو الان یادم نیست اون که پسره اسمش داریوش بود بعد دختره میپیچونش میره با پسری ب نام آرتان ازدواج میکنه انگار

NVD❤

قتل سپندیاروخوندین اون هیچوقت ازذهتم نمیره چون تامیخوندم واسه مامانمم تعریف میکردم شبایی که بیدارمیموندیم تامامانم سحری بپزه منم رمان میخوندم😁😁

🥀عضوگروه رزقرمز🥀وزن شروع۹۶🥀تاریخ شروع۱۴۰۰.۴.۲۱🥀وزن هدف۷۵🥀قد۱۷۰🥀الهی ب امیدتو.لطفابم انگیزه بدین🥀

عشق ماندگارم خوب بوددختره اخرش مردانقدعرزدم باهاش عرااااااااا😂😂ولی خدایی خوب بود

🥀عضوگروه رزقرمز🥀وزن شروع۹۶🥀تاریخ شروع۱۴۰۰.۴.۲۱🥀وزن هدف۷۵🥀قد۱۷۰🥀الهی ب امیدتو.لطفابم انگیزه بدین🥀
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز