تاپیک های هجو خیالات بی بها
پوشالی و مجازی، تیره پر از خطا
قلبی شکسته دستاهای زشت ووپر لجن
صلوات های خوانده و ختم و گل و دعا
.آواره در خلا پر یاس وگِله زخود
یک زخم بی اثر که ندارد دگر دوا
افتاده از بها دگر این قلب پر خطا
باشد که یار دیگری از نو کند وفا
شرمی عجیب حال بدو صبح های گَس
مادر اگر نبود ،چه خوش بود این فنا
چنگی به دل وآتشی از حلق می دمد
خط های بی اثر صدایست از کساء
تشتی فتاده گِل وَ لجن دامنی سیاه
دشمن به نیشخند و تیزی پَس قفا
سردردهای او و دلی ریش از خطا
طرد و زدل فتاده شده حکمت و قضا
دیواررهای سفت سری ک مدام خورد
چوب خدا چه خوب ،چه محکم ،چه بی صدا
آدم های رهگذر از شعر های من
دورو مجازی و پر غم از شما رها
یه اختلال سرد امیدی که کور شد
کوری که میرسد عطش من ازین عطا
یک درد بی امان که دگر راه چاره نیست
او رفته و دل تو ندارددگر بها ، این بی بهافدا
دستان پر ز رعشه و بیزارتر ز خواب
سنگینی فضا عطش اندکی هوا
چشمان پر ترحم و از سرزنش چه پُر
تو ماندی و سکوت و سیاهی کمی جزا
بی خواب در خیال پرراز بوی دود و جیغ
غاری پر از تباهی و دل میکند کند بنا
چشمان سنگ سوزش دل تیک تاک زجر
توهین و شوک ،داد دلی منگ و بی اَدا
نفرین_ابدی#