اره بخدا
تو لباس پوشیدنم خیلی دخالت میکردن مثلا شام خونه خاله همسر دعوت بودیم مادرشوهرم صبحش زنگ میزد ک کدوم لباس تو بپوش با کدوم شال با چ رنگ جوراب شلواری
یک ساعت بعد خواهرشوهرم زنگ میزد کدوم مانتو و کیف و کفشتو بپوش در این حد بودن
یبار جشن دعوت بودیم ب من گفتن کدوم پیرن تو می پوشی منم گفتم کدوم لباسم بعد قطع کردن مادرشوهرم خواهرشوهرم زنگ زد نه لباست تکراریه نمیخواد اصلا بیای الکی میگیم مریض هستی 😐 چون یبار لباسمو قبلا جایی پوشیده بودم منو نبردن
منم دعوتشون کردم خونه پدرم در حضور پدر مادرم هر چی از دهنم در اومد گفتم بهشون تو زندگی من دخالت نکنید هر چی دوست داشته باشم میپوشم
دیگه اون شد کاری ندارن🙂