2777
2789
عنوان

کوتاه کردن دست مادرشوهر اززندگی

| مشاهده متن کامل بحث + 1185 بازدید | 36 پست
یعنی چی خودت داری میگی بهونه! بهونه رو ازش بگیر بهش بگو باشه این سری نرفتیم ولی فلان روز حتما میریم ...

ببره هم زهر می‌کنه  که خودت پشیمون میشی

راس حسین(علیه السلام) به نیزه ها.... آتیش زدن به خیمه ها 

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

چطوری؟؟؟

چطوری داره عزیزم یکدفعه آمد خونه بدون هماهنگی سیش در باز نکردم الکی گفتم جایی بودم گفت دورغ نده من گفتم دوست ندارم بیای خونمون تازه جلوی شوهرم گفتمش روزی هزار بار زنگ میزد توی دهانم زهرش می‌کرد گفتم دفعه آخرت باشه زنگ میزنی مثل آدم زنگ بزن روزی یکبار دیگه کلان زنگ نزد😂

اینقدر رک؟؟؟!

اره بخدا 

تو لباس پوشیدنم خیلی دخالت میکردن مثلا شام خونه خاله همسر دعوت بودیم مادرشوهرم صبحش زنگ میزد ک کدوم لباس تو بپوش با کدوم شال با چ رنگ جوراب شلواری

یک ساعت بعد خواهرشوهرم زنگ میزد کدوم مانتو و کیف و کفشتو بپوش در این حد بودن 

یبار جشن دعوت بودیم ب من گفتن کدوم پیرن تو می پوشی منم گفتم کدوم لباسم بعد قطع کردن مادرشوهرم خواهرشوهرم زنگ زد نه لباست تکراریه نمیخواد اصلا بیای الکی میگیم مریض هستی 😐 چون یبار لباسمو قبلا جایی پوشیده بودم منو نبردن 

منم دعوتشون کردم خونه پدرم در حضور پدر مادرم هر چی از دهنم در اومد گفتم بهشون تو زندگی من دخالت نکنید هر چی دوست داشته باشم میپوشم 

دیگه اون شد کاری ندارن🙂

جان مادر بعد از ۴ سال انتظار آمدی 😍خداوندا به کدامین ثواب مرا لایق زیباترین احساس،بزرگترین نعمت و با شکوه ترین لحظات دانستنی.... خداوندا بگذار در این احساس زیبا بمانم ،بگذار شاهد تولد دوباره خویش باشم ....بگذار آرام باشم ...ب کدامین ثواب مرا اینگونه عاشق کردی ...فاش میگویم این حس را تاکنون لمس نکرده بودم ...اینگونه عاشقی  کردن را خودت ب من آموختی...احساس خودت ب تمام بنده هایت ...آری حس مادری ام را میگویم 
چطوری داره عزیزم یکدفعه آمد خونه بدون هماهنگی سیش در باز نکردم الکی گفتم جایی بودم گفت دورغ نده من گ ...

اینقدر رک نمیتونم باشم 

راس حسین(علیه السلام) به نیزه ها.... آتیش زدن به خیمه ها 
اره بخدا  تو لباس پوشیدنم خیلی دخالت میکردن مثلا شام خونه خاله همسر دعوت بودیم مادرشوهرم صبحش ...

واقعا؟ چه وحشتناک..حتی اختیار انتخاب لباس هم نداشتی یعنی.. حق داشتی اینکار رو بکنی

راس حسین(علیه السلام) به نیزه ها.... آتیش زدن به خیمه ها 
یعنی کسی راه دیگه ای سراغ نداره؟؟ جوری که در لفافه و با مهربونی و سیاست بهشون حالی کنیم؟؟؟؟

اشتباه کردی ک با حرف مادرشوهر ب صفر رسوندی باید ب کارت ادامه میدادی بعد مادرشوهرت با خودش میگفت منکه گفتم توجهی نکردن پس چرا دیگه دخالت کنم 

این کارتون یعنی حرفش براتون خیلی مهم بوده 

ب همسرت هم تذکر بده هر جا میرید قرار نیست خانوادش در جریان باشن

جان مادر بعد از ۴ سال انتظار آمدی 😍خداوندا به کدامین ثواب مرا لایق زیباترین احساس،بزرگترین نعمت و با شکوه ترین لحظات دانستنی.... خداوندا بگذار در این احساس زیبا بمانم ،بگذار شاهد تولد دوباره خویش باشم ....بگذار آرام باشم ...ب کدامین ثواب مرا اینگونه عاشق کردی ...فاش میگویم این حس را تاکنون لمس نکرده بودم ...اینگونه عاشقی  کردن را خودت ب من آموختی...احساس خودت ب تمام بنده هایت ...آری حس مادری ام را میگویم 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
توسط   zariqwp  |  18 ساعت پیش
توسط   bff_  |  1 روز پیش