خسته از شلوغی و ازدحام و دویدن برای هیچ شدم یه عمر با امید و تلاش می دویی آخرش هیچ . اگه هم بمیری کسی به دادت نمیرسه . چه بده آدم تو شهر خودش غریب باشه. تهرون برای خیلیا اومد داشت ولی برای ما بچه های خودش نه. کاش میشد همین حالا رفت هر جایی که این همه بددلی و دورنگی نباشه آسمونش آبی باشه و مردمش باصفا و بی ریا.