سلام دوستای خوبم
من یه پسر ۵ساله دارم
خیلی غر میزنه،خیلی بهونه گیره ،کلا اخلاقش تنده مثل باباشه،راضی نیست انگار هیچوقت
خیلی باهاش آرومم ،بهش احترام میذارم ،که یاد بگیره
صبح بیدار میشه حرفای قشنگ میزنم ، شبا قصه میگم بیشتر وقتا ، خیلی باهاش حرف میزنم
امروز مامانم خاله هامو دعوت گرفته بود ، تنها بچه ای که غر میزد و همش میگفت مامان بچه ی من بود ،اونا که رفتن خسته بود همش بد جواب دیگرانو میداد ،با عصبانیت ،براش فرنی درست کردم ، گوشیمو دادم بازی کنه یخورده ،کلی نازش کردم قربونش رفتم ، گفتم دراز بکش خستگیت در بره ،بابام ازش سوال پرسید جواب پسرمو متوجه نشد گفت چی ؟ پسرم دااااد زد ،بابام گفت اشکال نداره پسرم ،منم آروم گفتم پسرم کارت بد بودا ،تکرار نکنی ،تو که پسر خوبی هستی
همینطوری ادامه داد ،بابام گفت قرصمو بده از ترس اینکه گوشی رو ازش نگیرم رفت و اومد قرصارو پرت کرد نداد دست بابام ،بابام جانبازه خودش اذیته،وااای دیگه نتونستم خودمو کنترل کنم گفتم بی تربیت بی ادب با صدای بلند یدونه تو جمع زدم رو بازوش،داد زد گریه کرد رفت تو اتاق دنبالش رفتم فک کرد میخوام بزنمش گفت مامان نزنی توروخدا ،منم نمیخواستم بزنم ،ولی صداش تو گوشمه