بعداز ۲سال و نیم انتظار روز تولدم1400/8/22 بی بی چکم مثبت شدخدایا شکرت😍 امروز به مورخ۱۴۰۰/۹/۱۷واسه اولین بار صدای قلب❤ نی نیم رو با ضربان ۱۵۲ گوش کردم خیلی حس خوبی بود😍 ۱۴۰۰/۱۱/۱۸جواب غربالگریم بد شد وقتی تو مطب با چشمگریون منتظر نوبتم بودم واسه اولین بار تکون خوردن نی نیمو حس کردم من میدونم حالت خوبه عشق مامان🤰و امروز۱۴۰۰/۱۱/۲۷ بعد۹روزانتظار جواب سل فری اومد خداروشکر جوجه من سالمه ویه دخمل نانازه😍قشنگ مامان غصه نخوری این روزای سختم تموم میشه من تمام این کبودی های رو دستم رو بخاطر تو تحمل میکنم فقط سالم بیا بغل مامانی ❤ دخترک من خیلی عجله داشت ۳۶هفته ۱۴۰۱/۴/۶اومد بغل مامانش قشنگمن خوش اومدی به زندگی منو بابایی 👨👩👧. و اینبار بعد از ۱۵روز تاخیر بی بی چکم برای دومین بار مثبت شد(ناخواسته) ولی خب خوشحالم که بی دغدغه اومدی تودلمخوش اومدی😍. امروز به مورخ ۱۴۰۳/۵/۹برای اولین بار صدای قلب کوچولوت روشنیدم ۷هفته۶روزبودی کوچولویمن💕
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
رنگ ک خوشش نمیاد ولی مرتب بودن صورت و ظاهرم براش مهنه
ظاهر اونم برای من مهمه
حیف اعصاب و روان قشنگم نیست با توی بی مغز بحث کنم؟خلم من؟ 😂 وقتی داری تیکه تیکه میکنی خودتو از فشار یه باشه بهت میگم و 💩 میشی پس به کامنت من نظر احمقانتو ریپلای نکن🦦👩🦯
یا موهاتو بپوشون😂چون خیلی بلنده تا رو زانومه گاهی میبافم از بغل شال بیرونه
میگه جمعش کن 😂منم میگم چشم
درکل طبیعی خیلی دوست داره همه چیرو😍
تدریس خصوصی زیست وریاضی وفیزیک و شیمی پایه و کنکور با مبلغی که رضایت داشته باشید😍خودمم دانشجو ام و رتبه زیر ۵۰۰ منطقه ۲کنکور۹۹ بودم و امیدوارم که بتونم کمک کنم به دوستای عزیزم
خودم تو این قرتی بازیا حسابی فعالم دیگه اون نمیتونه چیزی بگه😅
ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد».. ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…
بهت فکر میکنم هرروز،ازت دل میکنم هربار،ولی چشمات تو عکسا نمیزارن برم انگار.🖤فقط کارم شده گریه،همش دلتنگ و افسردم، یجوری تو خودم میرم خودم فکر میکنم مردم.یه گوشه بی تو میشینم، یه گوشه ماتو مبهوتم،یه روزی زیرو میشم یه بمب از جنس باروتم.