عزیزم خودتو ناراحت نکن من تو وضیعت شما بسر میبرم چند روز تو اتاقم هستم ولی اصلا به روی خودش نمیاره هر شبم خونه مامانشه ما سر هرچی دعواکنیم آخرش هر جور شده ربطش میده به خانوادش که من دیگه لال شم یعنی کلا تو این زندگیه من هیچ کاره و بلاتکلیفم با ناراحتی هم چیزی درس نمیشه طرف مقابل باید بفهمه که متاسفانه نمیفهمه
ببین من ۲ سال پر از روزهای قهر و دعوا با خودش و خواهرش رو گذروندم .... حتی به طلاقم کشید ماهها قهر بودم و وقتی میومد خونه محلش نمیدادم اونم میرفت اتاق میخوابید... اصلا راهش این نیست.... چون همه چی بدتر میشه و حرمتها شکسته بشه غیر قابل تحمل تر ... اگه زندگیتو دوس داری باید یه جا کوتاه بیای و با سیاست رفتار کنی ... مشاوره ام خیلی خوبه اگه شوهرت بیاد .. سعی کن زیاد جواب ندی چون بدتر میشه تنها راهش قران خوندن و صلوات به نیت خلق و خوی شوهرته ... انشالله خوب میشه.... باید صبوری کنی تا نتیجه خوبی ببینی
این که چیزی نیست شوهر من بدتر از اینهارو بهم زده... بخاطر خواهرش دادخواست طلاق داد.... ولی من باصبوری کاری کردم شوهرم الان روم قسم میخوره... و کاره خدا رو حساب کتابه ... کاری کرد با خواهرش که شریک کاریش بود کات کرد....
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
45 ثانیه پیش
49 ثانیه پیش
51 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
