ابجیم وقتی 4 ماهه باردار بود بابام فوت شد و اینقدر به بابام وابسته بود و کلی گریه و شیون می کرد همه میگفتن بچه سقط میشه . ولی بدنیا امد خیلی اروم و نجیب بود الان 9 سالشه خیلی هم باهوش تر از بچه های دیگه است و چند تارتبه علمی و ورزشی اورده
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
خالم کلا همیشه استرس داره بچه هاش به شدت شوخ و لجباز و عصبی
تیکر تولد ۵ سالگی دلبرم😍 لحظه دیدنت انگار که یک حادثه بود، حیف چشمان تو این حادثه را دوست نداشت... سیب را چیدمو در دلهره ی دستانم، سیب را دید ولی دلهره را دوست نداشت... تا سه بس بود که بشمارد و در دام افتد گفت 1 گفت 2 افسوس سه را دوست نداشت... من و تو خط موازی؟ نرسیدن؟ هرگز، دلم این قاعده هندسه را دوست نداشت... درس منطق نده دیگر تو به این عاشق که از همان کودکیش مدرسه را دوست نداشت 🙃