ایشون کاراش شیطانی و با برنامس مثلا مدام بفکر بهم زدن زندگی بقیس حتی به خواهر و برادرخودشم رحم نمیکنه باعث جدایی لروس خاله و عروس دایی شد از بقیه فامیل که نگم تو زندگی برادرشوهر ام خودم مدام دخالت میکنه میلا نمیزاره شوهرا یه قدم واسمون بردارن وقتی تو گوش اون دوتا برادرشولرم خونده من شنیدم تو دعوام هرچی میگن پسرم میاد به من میگه اون نمیدونه پسرم حرفاشو میگه
هر روز خدا خونمه آسایش ندارم پنج شنبه و جمعه و پارک و تفریح هم که باید باشه انقدر شوهرمو دعاخور کرده که نگو
وای مثل مادرشوهر منه ...خواهرزادش زنشو طلاق داد البته دختره فرار کرد بیچاره از تهران برگشت شهرشون ال فرار فهمیدیم دعوا زیر سر مادرشوهرم بوذه ...دوتا از زن داداشاش دارن طلاق میگیرن ...منم اگه بچم نبود فرار میکردم فقط بخاطر دخترم هستم ولی حداقلش اینه باهاشون قطع ارتباط کردم و شهرمون جداس
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
38 ثانیه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
