من عقدم از اول داداشم ک۱۴سالشه با نامزدم لج بودن چون همسایه بودیم و هنوز نامزد نشده بودیم و الانم لجه باهاش و همیشه فحشش میده نامزدمم ی بار ب بابام بی احترامی کرد بعدش کلا مامانم ب نامزدم بی احترامی کرد نامزدم ب مامانم خلاصه ما چون همو دوس داشتیم بخشیدمش خونواده نامزدم ب خودمو خونوادم خیلی بی احترامی کردن الانم کشیدن عقب ولی همه اخلاقای نامزدم بد نیس و اخلاقای خوبم داره الان ن با خونواده اون ن با خونواده من هیجا نمیریم و پدرمادرم دل چرکینن و مامانم میگه آرزوهای منو ب باد دادی الان تو دوراهی موندم ک هم نامزدمو دوسش دارم هم اینکه دوس ندارم با دلخوری پدرمادرم برم سر زندگیم و دوس دارم آرزوهای مامانم برآورده میشدوهمش اینکه نامزدم ب پدرمادرم بی احترامی کرده میاد جلو چشام چند وقته با نامزدم میرم بیرون مث قبل بهش حس ندارم چون همش اینارو مرور میکنم باخودم ولی اینم بگم خونواده منم هر چی خواستن ب نامزدم گفتن و هم ب نامزدم هم ب خونوادش ولی اول از همه نامزدم ب پدرم بی احترامی کرد ولی گفت نادون بودم و خریت کردم منم بخشیدمش پدرمادرمم بخشیدنش الان چیکار کنم من توروخدا بگید