مادرم زن زیبایی هست
از نظر من خیلی زیبان ولی الان با اینکه چهل و خورده سالشه اما خیلی شکسته شده
مثل اینکه جای تموم درداش چروک شد توی صورتش
جای تموم اشکاش
حسرتاش
مادر بزرگم توی یه خانواده ۱۰نفری بوده
توی سن کم شوهر میکنه
با یه پسر غریبه
و از همون اول کار همش بحث و دعوا داشتن
به گفته خودش نه بهش خرجی میداده و دست بزن داشته
همون اولای ازدواجشون حامله میشه و یه دختر میاره
زن برادرش که خیلی حسود و بد ذات بوده نمیزاره که این شیر خودشو به بچه بده
میگه بهش شیر گاو بده
بچه هم بعد چن ماه میمیره
میگزره تا اینکه باز حامله میشه و مامان منو به دنیا میاره