من ۲ماهه خونه پدرمم شوهرم بیرونم کرد خلاصه و خیلی چیزای دیگه بعد ۲ماه بهش اجازه دادم باهم حرف زدیم اخه از همه جا بلاکش کردم دیروز بهم گفت انقد ساده نباش یکی از اقوامت که بهت نزدیکه بهم گفته طلاقش بده این ولگرده ج*ن*د*س 😐و کلی چیزای دیگه یه بار دامادمون تعریف کرد گفت خالت به شوهرت زنگ زده باور نکردم تااینکه دیروز خودش گفت ولی هرچی گفتم کیه اسمشو بگو میگفت نمیگم فقط بدون یکی از اقوامته اگه میخای بهت ثابت کنم بذار بیام ببینمت حضوری ثابت کنم منم چون ۲شنبه دادگاهی داریم هیچی نگفتم مغزم داره میترکه ینی خالم واقعا انقد بد زاته به خودش اجازه میده منو جلو شوهرم خراب کنه انقد دوس داره که جدا شم میگه بهش طلاقش بده😞چیکار کنم چطوری بفهمم واقعیتو
وقتی رفاقتتون بایکی تموم میشه،همه ی رازهاتون رو پیش خودتون نگه دارید،،،پایان رفاقته، پایان شرافت که نیست ،، ، ،،،، جهان دیوانه ای بی درد سر میخواست ما بودیم ،،،ما پشت همان دست که پوچ است زدیم
عزیزم همه زن ها حسودن ... این دوره ادم باید ساده نباشه به هیچکس هم اعتماد نکنه حتی خواهر .... چون وقتش برسه اونا برای خوش نام کردن خودشونم که شده بقیه رو بد نشون میدن .... جدا نشو به زندگیتون فرصت دوباره بده و خیلی خیلی مراقب زندگیت باش حتی اگه فهمیدی کدوم خالت هم هست باز واکنش نشون نده چون بدتر میشه