ما وسیله نقلیه نداریم
هر زمان رو میندازیم ماشین بده هزار تا بهانه میاره اخر سر بعد یه رب دوباره زنگ میزنه بیا ببر
اگر نریم میگه من گفتم خودتون نیومدید ببرید
همیشه هم بنزین نداره ماشینش
بازنشسته است و وضعش از ما خیلی بهتره
خاهر شوهرم بعضی وقتا ماشینو برمیداره میبره سرکار یا با دوستش میرن بیرون
برادر شوهدم ماشین داره ولی گاهی وقتا که پاشینش خرابه از باباش ماشین میگیره فقط زورش میاد به ما بده
شوهرم قبلا ماشین داشته
نه اینکه ناشی باشه نخاد بده کلا زورش میاد
برادر شوهرمم وضعش خوبه بیشتر هوا اونو دارن که یه وقت کارش داشتن اونم هواشونو بگیره
خر حمالی که میشه شوهر من عزیز میشه