عید فطر،صبح بلندشد بره خونه باباش، با آنکه میدونست دلم راضی نیست بره ولی به زور رفت.آماده شد تیپ زدگفت نمیای آروم ،منم گفتم نه،گفتم کاش نری ولی اهمیت نداد ورفت.عیدها همیشه خونه بابام دعوتیم همه.۱۳ بدر هم همینطور.امروزم آماده شده بود بره کارگاه گفتم منم میام،ولی اهمیت نداد.گفت کاری نداری منم چیزی نگفتم ولی رفت.مطمعن نیستم خانوادشم هست یا نه.(اونا همیشه خیلی اذیتم کردن،بار آخری مامانش بدجوری اذیتم کرد ودلم شکست).شر شوهرم میاد رفتارم باهاش چطوری باشه؟؟؟؟میدونه ناراحت میشم ولی سربخود میره.وبهم اهمیت نمیده.اصلا هم توضیح ررای کاراش نمیده
مدلشه دیگه... ژنتیک و تربیتش
یا باید از خودش دیوونه تر باشی یا کوتاه بیای
کتاب زن واسپرده رو مطالعه کن کمک میکنه بهت
باهاش جدی حرف بزن مظلوم بازیو بزار کنار بگو تکلیف منو مشخص کن یا منو میخوای یا نمیخوای
[QUOTE=193487699]باهاش جدی حرف بزن مظلوم بازیو بزار کنار بگو تکلیف منو مشخص کن یا منو میخوای یا نمیخوای [/QUOTEحق دارم ناراحت وعصبانی باشم؟شما چه راهکاری دارید؟
خب شما نباید محدودش کنی
یا فکر کنی فقط خودت خانواده داری و همه عیدا باید با اونا باشید
شما دلت نمیخاد بره ..
اونم بدتر لجبازی میکنه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
28 ثانیه پیش
41 ثانیه پیش
46 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز