من خیلی شکستم عقل از سرمپریده من ۲سالونیم با یه لاشی بودم...از خودمچندشم میشه بهم دست زده منو احق فرض کرده... دوس پسرم بود لینکتاپیک قبلیومیذارم. فقط تیتر اولشو بخونید ببینید یه لحظه چیکشیدم
خالشو بگیرم چه سودی داره اون انقدر با هر زه های اطرافش مشغوله کهمن یه لحظم از ذهنش گذر نمیکنمانگاااار نه انگاااار با من کلی خاطره داشت .... اخه جالبه بهش پی ام زدم چرا رل اینستاتو بر نداشتی ما ۳ هفتست تموم کردیم میگه تنها رل من توبودی🤣 اشغال
اره تنها رلش تو بودی جن.ده هاش جدا هستن مردا کلا اینجورین یه زن دارن هفت هشتا صیغه ای یه معشوقه پنج ...
به این میسوزم شبا بخاطر دوریش من زجهمیزدم خدارو التماس میکردم برگرده ولی اون انقدر مشغول بود که من یه لحظم تو ذهنش نبودم ...فکر کن تا ساعت ۲ شب باهاش بیرون بود