من خیلی به پدر و مادرم وابستم
مجرد بودم با اینکه وابسته بودم اما دو سه ماهی یه بار میرفتم سفر
اما از وقتی ازدواج کردم با اینکه عاشق همسرمم
وقتی نیستش دارم تلفن حرف میزنم باهاشون وقتی هستش دوست دارم پیش پدر و مادرم باشم
😢😢😢دوران عقد و نامزدی انقدر وابستگیم اذیتم نمیکرد
الان انگار نمیتونم خوش باسم و خوش بگذرونم بدون اونا
دلم برای همسرمم میسوزه
نیم ساعت
راه دوری؟
افراد وابسته کالای ازدواج نیستن چه زن باشه چه مرد
تلفنی حرف نمیزنیم هرروز پیش همیم صبح تا غروب
روزی یک ساعت مامانم
هفته ای یکی دو بار بابام اونم ۱۰ دقیقه
روزی ۵بار بیشتر
روزی 1 ساعت تا 1:30 😐😐😐
راه دورم ... خیلی فاصله داریم
خونه هم تنهام ... دیگه انقد با همحرف نزنیم میمیرم
دو سالی یه بار حرف میزنم
خواهر ندارم
با مادرم روزی بیست دقیقه نیم ساعت
با خواهرم هم چند روز یکبار
روزی دو بار با مامانم
هرشب یا یک شب درمیون سر میزنم
روزی یکبارم با هر ۳تا خواهرم هر کدوم حدودا نیم ساعت
من دوست دارم همه کنار هم باشیم همسرمم باشه شب دلم نمیخواد بدون اون خونه مامانمینا باشم
روزی دوبار ،جمعا ۳۰دقیقه با مادرم صحبت میکنم ولی خواهرم یک روز درمیون
