من وقتی کوچیک بودم خیلی به بزرگ شدنم فکر میکردم
تو تصوراتم میدیدم که شوهرم ازم ۴ سال بزرگتره و ۳تا داداش داره و با خودش میشن ۴ تا برادر هیچوقت خواهرشوهر نمیدیدم تو ذهنم میدونستم تحصیلکرده است بچه هام رو میدیدم دوتا بچه داشتم تو رویاهام یه پسر و بعد با فاصله سنی کمی یه دختر میدونستم که دانشگاه میرم ولی هیچوقت برای خودم شغلی نمیدیدم تو رویاهام 😁😁
شما ها چیزی تو تصوراتتون بوده که بعدا درست از آب دربیاد ؟
بله
اینایی ک تصور کردی برات اتفاق افتاد
من همیشه تو تصوراتم مدل بودم تو خاله بازیامم حتی
الان که فکر میکنم میبینم قبلا هیچ فکری نداشتم
هیچ وقت در مورد شوهر فکر نکردم هیچ وقت:|
نه من هرچی فکر میکردم درست در نیومد
فقط آنقدر تباه بودم که به آینده فکر نمی‌کردم
زن عموم قبل از ازدواج دوست داشت شوهرش گوشاش سنگین باشه فحش بده عموم نشنوه، عموم گوشاش سنگینه
اینهمه چیز خوب.چرا شوهر؟
من‌تصور میکردم خیلی قدرتمند و پولدارم و خارج نشین😂
