دوست نبودیم با خونوادش اشنا بودم با خونوادم اشنا بود میخواستیم ازدواج کنیم ...
ببین من وهمسرمم دوسال دوست بودیم،خانوادهامونم میدونستن ولی من تا لحظه عقد هرلحظه بااینکه واقعا خواستنش از دل بود میدونستم خیلی منو میخواد بازم اماده بودم برای بهم نرسیدن،تو خوابگاه انقدرررررر دیده بودم ازین چیزا،