سلام ،خوبید ،من یه هفته پیش اومدم خونه بابام چون شوهرم اجازه نمیداد بچمو ببرم بیزون پارک ،همش میگه حق نداری تنهایی جایی بری حتی سوپرمارکت ،بیچاره بچم اذیت میشد زندانی بودیم یجورایی بچم یازده ماهشه مجبور شدم با قهر کردن اعتراض کنم ،اولش خواهرشوهرم زنگ زد زدیم ب تیپ هم چون همش دستور می داد ،بعدش مادرشوهرم اومد خونمون همش از من بد گفت به بابام ،میگفت پسرم نمیتونه اجازه بده سوار اتوبوس بشی بری بازار و ازین حرفا ،الان شوهرم یه زنگم نمیزنه ،بنظرتون چی میشه چکار کنم ،بابام نمیذاره مهرمو بذارم اجرا میگه صبر کنم ،شما چی میگید
سرچی نمیذاره سوار اتوبوس شی؟
صبر کن
صبر
صبر کن فعلا
حساسه،،کاریش نمیشه کرد
شوهرت بد دل یا کنار بیا یا جدا شو ولی به بچه ت فکر کن ببین کدوم بهتر
شاید باید مشکلتو یجور حل میکردی نه که ولش کنی بیای خونه بابات
فعلا صبر کن
همینطور ادامه بده.....برده نگرفته که مردک چلغوز
هیچی هیچی من ازشما بدتر من فقط منتظر ظهور آقام
سلام خوبم.نمیدونم😕
یعنی چی مثلا
صبرکن عجله نکن درست میشه انشالله
چه پری کردنش
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
2 ثانیه پیش
4 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
