من تا وقتی جاریم نبود خودم میدونستم چجوری با مادرشوهرم رفتار کنم ولی از وقتی جاریم امده با خودشیرین کردن خودش میترسم منو خراب کنه و خودشو عزیز میکنه بخاطر همین منم مجبور میشم برخلاف میلم عمل کنم بنظرتون اینجور موقع ها چیکار باید کرد چون خیلی خودشیرینع و مادرشوهرمو میکشه سمت خودش برام مهم نبود اولا ولی الان دوست ندارم با خوشیرین بازیاش میره رو مخم منم از اول اونجوری نبودم نمیتونم یدفعه تغییر کنم نگید توام مثل اون باش چون مادرشوهرم خیلی جاها ناراحتم کرده نمیتونم برم بچسبم بهش ولی نمیتونمم دورش بندازم
از خدات باشه ک
تو خودت باش عزیزم بچسب به شوهرت مادرشو میخوای چیکار
خودت باش مگه خودت چشه
حالا مثلا خودشو عزیز کنه، مدال طلا میدن بهش که به شما نمیرسه؟
به درک
هر کار میخواد بکنه بکنه، مدل شخصیتش اونه شما هم اینی
چه اهمیتی داره؟
باکمال میل کنار میکشم و به زندگی خودم میرسم و اونارو بهم دیگه وامیذارم که دقیقا همینکارم کردم
اتفاقا هیچوقت پیشنهاد نمیدم مثل اون باشی
خودت باش تا کم کم ایشون از شما الگو بگیره و قاطی نشه
به شوهرت بچسب نه مادر شوهرت
غیر از ارامش خودت و شوهرت کسی برات مهم نباشه
انقد دوس دارم یه جاری بیاد مادرسوهرمو بکشه سمت خودش
افرین تو روش خودتو داشته باش قرار نیس چیزی کپی کنی بعدم یادت نره گزر زمان همجیو ب همه ادما معلوم میکنه.بعضیارو میبینی طرف گرفته داره خر خره ش میحوعه اما این از خ ا ی ه مالی دس برنمیداره ببخشیدا
شماهمون اعتدال روحفظ کن و یکرنگ باش.جاریتهم خودش کم کم میفهمه که کارش درست نیست و فایده نداره وبراهمه عادی میشه
تو خودت باش. خود شیرینی یه روزی هم دل میزنه ، هم خود طرفو خسته میکنه
مثلا قراره ارث شما رو سنگین تر بده یا ایشون، بکشه سمتش، طرف بابد خودش عاقل باشه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
