منم سه سال با تمام مشکل اسپرم همسرم و سقط و بیماری خونی خودم دست و پنجه نرم کردم.الان یه بچه دارم که از لحاظ اجتماعی نسبت به همسن هاش عقبه و مشکوک به اوتیسمه.روزی هزار بار آرزو میکنم کاش نداشتمش ولی اینجور نباشه
خدایا تو خودت شاهد بودی که من چه روزایی رو پشت سر گذاشتم ولی تو کمکم کردی که از دل اون همه تاریکی نور رو پیدا کنم و به سراغش برم تازه فهمیدم اونهمه تاریکی تو ذهن خودم بوده و هیچ وجود خارجی نداشته الان بدترین مشکلات برام مهم نیست و من خدای خودمو قوی تر از مشکلات میبینم خدایا تنها کسی که میتونم با خیال راحت بهش تکیه کنم خدایا دستمو رها نکن