کتابو دیشب تمام کردم .و دوست دارم دفعات بعد هم بخونم. خیلی خوب بود قلم روان و زیبا انگار منم توی اون سالها بودم.
انگار به جای تمام شخصیت ها بودم .لحظه ای موقع خوندن کتاب اشک ریختم لحظه ای خندیدم .
انگار من تنها خواننده کتاب بودم که تک تک لحظه ها رو درک کردم .(چون فیلم عملیات و اون انسانها رو دیده بودم ) با خواندن این کتاب یه تغییری درون خودم حس کردم ولی نمیدونم چیه!🙃 بعضی جاها از خودم پرسیدم تواگه بجای این اسرا بودی چیکار میکردی ؟ کشش این اتفاقات و حوادث رو داشتی .... اون انسانها و اسرا چیزی فراتر از فرشته بودن... راستش نمیدونم اگه جاشون بودم چکار میکردم!
با خوندن این کتاب فهمیدم چقدر بی انصافی در حق خدای خوبم کردم چقدر لحظات عمرم رو الکی هدر دادم چقدر بعضی وقتها ضعیف بودم که خدارو از یاد بردم و...😔🖤 اون انسانها روح بزرگی داشتن قلبی مهربون ایمانی قوی انگار تک تک شخصیت های داستان در زمان حال جلو چشمم بودن ... (ودراخر واقعا کتاب خوبیه به سر حتما بخونیدش منکه خیلی خوشحالم💙💝)
تاسوکی نام دشتی مرزی در جنوب شرق ایران که سال ۱۳۸۴ اتفاقی تلخ دراون رقم خورد.نام نویسنده :رضا لک زایی خودش بین یکی از اسرا.شبتون خوش💖💚🙏