آره سخت بود ولی فراموش شد
شاید اگه برنمیگشتم و همون موقع میرفتم همیشه رو دلم میموند که کاش تلاش میکردم ببخشمش
ولی دیدم که دیگه نه اون میتونه منو خوشبخت کنه نه من اونو
اون دیگه حتی اگه پاکترین مرد دنیا میشد برا من ارزشی نداشت
چیزایی که ازش دیدم درست وقتی که تو اوج بودیم غیرقابل فراموش بود
لطفا اگر می خواهی بهش بگی و یکی دو روز گریه کنی و دعواش کنی و دوباره باهاش ادامه بدی اصلا اصلا بهش نگو چون احترامت می شکنه ندیده بگیر. لطفا وقتی بروز بدین فهمیدین ک مطمئن باشین میرین. بعدم این موضوع شاید براساس کنجکاوی بوده ک ببینه عه مثلا این سایت چطوره. من خودم تو اطرافیانم کسی و دیدم ک این و ثبت نام می‌کرد و می خندید میگفت حالا اینجا رو مینویسم اینجوری می نویسم اونجوری واس مسخره بازی بود کار سایت و می خواست بفهمه چی ب چیه
اگه بهش بگی وگردن نگیره بهترین راه اینه ی خط بگیری توام عضو شی باهاش دوست بشی بعد به روش بیاری
هر چي جلوتر بري چيزاي وحشتناك تر ميبيني خواهرم همسرش خانم بازي ميكرد خواهرم گذشت ميكرد اين بار اخر به يك فاميل درجه يك شماره داده بود
البته من تاپیک قبلیتو نگاه کردم انگاری شما یه کم بدبین و شکاک هستی همین طوریشم
به نظرم قبل شک به همسرت یه کم رو خودتم کار کن 🤔
همسرت که الان اون اپو نداشته
تاریخ پیامارو نگاه کردی مال کِی بود؟
شماره مال خودش بوده؟دست کسی‌نبوده؟
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
