من هفته پیش کلاس داشتم، جلسه اول رو توی هال نشستم، هی پسرم رفت و اومد، بعدم که اعتراض کردم میگه آخه وسط هال جای کلاسه؟؟؟
جلسه دوم رو توی اتاق خواب، هی رفت و هی اومد گفت ببخشید میخواستم خودم رو توی آینه ببینم
جلسه سوم توی اتاق خودش، هی رفت ماشین برداشت، باز عروسک برداشت
جلسه چهارم رو توی آشپزخونه، هر ثانیه میرفت و میومد میگفت آخه به استادتون بگو من بدبخت گرسنمه
به خدا این جلسه رو تصمیم دارم توی هموم برگزار کنم