2777
2789
عنوان

از گریه چشام باز نمیشن

366 بازدید | 43 پست

۶ روز مونده به زایمانم؛ ۹ ماهم به تنهایی گذشت به خاطر کرونا؛ مادرم مریضه نمیتونه بیاد موقع زایمان ؛ حالا شوهرم ۳ چنان بدرفتاری باهام کرد؛ هم منو رد؛ هم یه فحشایی بهم داد که طول دوره زندکی مشترک نداده بود؛ فقط به خاطر اینکه گفتم خواهرت تازه کروناش تموم شده ریسکه بیاریش؛ چنان حرفایی بهم زد که به عمرم بهم نزده بود؛ فحشهای خیلی خیلی بدی داد که تا اینهمه سال بهم نشنیده بودم؛ هربار تو این ۳ روز خواستم حرف بزنم آروم بشه، بدتر کرد؛ باورم نمیشه که ابن منم تو این وضع؛ در عرض ۳ رپز، کل زندگی مشترکم جلوی چشام نابود شد؛ گریه هلاکم کرد

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

[QUOTE=190544999]آخی  بار اوله که زو؟[/QUOTقبلا هم سابقه داشته؛ منتها قبلا تلاش میکرد جلوی دهنمو بگیره

اصلا باورم نمیشه که نزدیک زایمانم اینجور دیوانه شد

انگار من اصلا این آدمو نمی شناسم

دلم ب حال بچت میسوزه ..

مردا هم عجب اسکولایی هستنا توقع دارن لی لی ب لالاش بزاری هرچ گف بگی چشم فربان اطاعت میشه

دوران بارداری و بعد زایمان ب نظرم حساس ترین دوران خانوماست و واقعا ادم شکننده میش چ بد ک بعضیا درک ندرن البت ببخشید توهین نمیکنم:/

ولی ی خانمی بید در همسایگی شوخرش چندین بسته نون وچیزای سنگین میداد ب خانمه میاورد بااون وضع حمل خاکتوسرا

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز