بچه ها رفته بودیم با خواهرم و برادر شوهرش بیرون واسه خرید ماشین چون برادر شوهرش دوست صمیمیش بنگاهی داره خلاصه ساعت یازده شب اینا ما دیدیم این نفسش گرفت آخه تنگی نفس و اسم داره از این اسپری هام داره اسمش رو نمی دونم خلاصه چون نزدیک خونه اش بود خواهرم سریع ماشینشو گرفت روند کلید هارو به من داد که من برم اون اسپری رو بیارم منم دویدم هر چی کشو ها رو گشتم نبود روی تخت ی کیف متوسط بود بازش کردم که اسپری رو دیدم اما موقع بستن توی ی کیسه پلاستیکی ی چاقو دیدم که روش قطره های قرمز بود منم اون لحظه زیاد توجه نکردم بردم اسپری رو دادم حتی زیپ کیفم نبستم الان خیلی استرس دارم که نکنه بفهمه من دیدم به خواهرم نگفتم هیچی ترسیدم
خدایااا کوچولوی توراهیم رو به تو میسپارم😍خودت به سلامتی برسونش به دستم👶♥️دختر قشنگم خوش اومدی به زندگیمون قول میدم واست بهترین مامان دنیا بشم توام قول بده که به خدا بگی که"خداایا منو صحیح و سالم بذار توبغل مامانم"منتظرتم💖💗👩👧👧
بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش! پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم میخوای شروع کن.
بس دعاها که خلاف است و هلاک... کز کرم می نشنود یزدان پاک... شکر ایزد کن دعا مردود شد.. ما زیان پنداشتیم ان سود شد.. مصلح است و مصلحت را داند او.. آن دعا را باز می گرداند او...
ما توضیحی به کسی بدهکار نیستیم! بگذار بگویند غیرمنطقی هستیم یا ضد اجتماعی هستیم، اما به این میارزد که خودمان باشیم. تا زمانی که رفتار ما و تصمیمهای ما به کسی آسیبی نمیزند، ما توضیحی به کسی بدهکار نیستیم. چقدر زندگیها که با این توضیح خواستنها و تلاشهای بیهوده برای قانع کردن دیگران بر باد رفتهاند